بئر میمون
بِئْرِ مِیمون، نام چاهی در حوالی مكه كه قدمت آن به دورۀ جاهلی بازمیگردد و تا اوایل سدۀ 7 ق مورد استفاده بوده است. محلی كه این چاه در آن واقع بوده است، بهدرستی مشخص نیست. گروهی آنرا در مكه، بین مسجدالحرام و حَجون و یا میان مكه و منی دانستهاند (ابوعبید، 4 / 1285؛ طبری، 6 / 175) و عدهای نیز احتمال دادهاند كه بر سرِ راهِ مرالظهران (وادی فاطمۀ امروزی) قرار داشته است كه درست نمینماید (فاسی، شفاء ... ، 1 / 343). منابع كهن حفر این چاه را به میمون بن حضرمی، برادر علاءبن حضرمی، والی بحرین (ازرقی، 440؛ ابن سعد، 4 / 359؛ ابوعبید، همانجا؛ یاقوت، 1 / 302؛ ذهبی، 1 / 262؛ فاسی، العقد ... ، 1 / 125؛ ابن فهد، عمر، 3 / 6)، و یا میمون بن قحطان صدفی ــ از فرزندان ابد بن اسود بن مالك صدف ــ نسبت دادهاند (همدانی، صفة ... ، 129، 267).
به سبب شوری و سنگینی آب چاهها و كمیابی آب شیرین در مكه آب آشامیدنی بیشتر مردم این شهر از بئر میمون تأمین میشده است (ازرقی، 70؛ اصطخری، 17؛ محمد، 4 / 88- 89).
وصف این چاه در برخی اشعار عرب، حكایت از اهمیت آن در نزد اهالی مكه در دورۀ جاهلی و اسلامی دارد (همدانی، الاكلیل، 2 / 48؛ یاقوت، همانجا). گروهی از مفسران ازجمله محمد بن جبیر بر این باورند كه آیۀ «قُل اَرَاَیتُم اِن اَصبَحَ ماؤُكُم غَوراً فَمَن یأْتیكُم بِماءٍ مَعینٍ» (مُلك / 67 / 30)، اشاره به این چاه دارد و گروهی برآناند كه این آیه علاوه بر بئر میمون به چاه زمزم نیز اشاره دارد (ابوعبید، همانجا؛ ازرقی، 440؛ همدانی، همان، 2 / 47- 48).
به گزارش ازرقی سپاهیان اسلام در روز فتح مكه، پس از عبور از منطقۀ اذاخر، از كنار این چاه گذشتند و وارد مكه شدند (ص 492-493)، در حدود سال 130ق / 748م، جنگی میان سپاهیان خلیفۀ اموی به فرماندهی عبدالملك بن محمد بن عطیه و نیروهای ابوحمزۀ خارجی ــ كه مكه را در دست داشت ــ در نزدیكی بئر میمون درگرفت و گروه بسیاری در این جنگ كشته شدند (خلیفه، 2 / 596؛ ابن فهد، عبدالعزیز، 1 / 294؛ عبدالغنی، 207). در 158ق، ابوجعفر منصور، خلیفۀ عباسی كه قصد حج داشت، در نزدیكی این چاه درگذشت و همانجا دفن شد (دینوری، 385؛ یعقوبی، 2 / 388-389؛ بلاذری، 49؛ طبری، 8 / 107؛ مسعودی، 341؛ هروی، 89؛ ابن اثیر، 6 / 17).
نام بئر میمون تا 604ق / 1207م در منابع تاریخی دیده میشود. در این سال مظفرالدین كوكُبُری، حاكم اِربل به تعمیر و مرمت این چاه پرداخت (فاسی، شفاء، همانجا، العقد، 7 / 101؛ ابن فهد، عمر، همانجا). اما پس از آن در منابع تاریخی، نامی از بئر میمون دیده نمیشود و به درستی معلوم نیست كه پس از این تاریخ آیا نام این چاه تغییر یافته، و یا متروك شده است.
مآخذ
ابن اثیر، الكامل؛ ابن سعد، محمد، الطبقات الكبرى، بیروت، دارصادر؛ ابن فهد، عبدالعزیز، غایة المرام باخبار سلطنة البلد الحرام، به كوشش فهیم محمد شلتوت، مكه، 1406ق / 1986م؛ ابنفهد، عمر، اتحاف الورى، به كوشش فهیم محمد شلتوت، مكه، 1403ق / 1983م؛ ابوعبید بكری، عبدالله، معجم ما استعجم، به كوشش مصطفى سقا، بیروت، 1403ق / 1983م؛ ازرقی، محمد، اخبار مكة، به كوشش ووستنفلد، گوتینگن، 1275ق / 1858م؛ اصطخری، ابراهیم، مسالك الممالك، به كوشش دخویه، لیدن، 1870م؛ بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به كوشش دخویه، لیدن، 1866م؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ، به كوشش سهیل زكار، دمشق، 1968م؛ دینوری، احمد، الاخبار الطوال، به كوشش عبدالمنعم عامر و جمالالدین شیال، قاهره، 1960م؛ ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به كوشش شعیب ارنؤوط و حسین اسد، بیروت، 1405ق / 1985م؛ طبری، تاریخ؛ عبدالغنی، عارف، تاریخ امراء مكة المكرمة، دمشق، 1413ق / 1992م؛ فاسی، محمد، شفاء الغرام باخبار البلد الحرام، بیروت، دارالكتب العلمیه؛ همو، العقد الثمین، ج 1، به كوشش محمد حامد فقی، ج 7، به كوشش فؤاد سید، بیروت، 1406ق / 1986م؛ قرآن كریم؛ محمد بن عبدالعزیز، الماء فی الفكر الاسلامی و الادب العربی، مراكش، 1417ق / 1996م؛ مسعودی، علی، التنبیه و الاشراف، به كوشش دخویه، لیدن، 1893م؛ هروی، علی، الاشارات الى معرفة الزیارت، به كوشش سوردل تومین، دمشق، 1953م؛ همدانی، حسن، الاكلیل، به كوشش محمد بن علی اكوع حوالی، قاهره، 1383ق / 1963م؛ همو، صفة جزیرة العرب، لیدن، 1884م؛ یاقوت، بلدان؛ یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، 1960م.